کرامت
كرامات
در آخرالزمان هر چند مردم براى روى كارآمدن دولتى قدرتمند و در عين حال پشتيبان ستمديدگان، لحظه شمارى مىكنند، ولى به بسيارى از دولتهايى كه روى كار مىآيند، خوشبين نيستند و سخن هر حزب و گروهى را نمىپذيرند و اصولاً كسى را قادر نمىدانند كه بتواند نظم را به جامعه جهانى بازگرداند و دنياى پرآشوب را سامانبخشد.
از اين رو، مدّعى بازگشت نظم به جامعه و گسترش امنيّت در جهان، بايد داراى توانى فوق توان ديگر انسانها باشد و اثبات اين مطلب نياز به نشان دادن كرامات و كارهاى خارق العاده دارد و شايد براى اين است كه حضرت مهدى(عج) در آغاز ظهور، دست به يك سلسله كرامات و معجزات مىزند؛ به پرنده در حال پرواز اشاره مىكند و او فوراً فرودمىآيد و در دست حضرت قرار مىگيرد. چوب خشك را در زمين باير فرومىبرد و آن چوب بىدرنگ سبز مىشود و شاخ و برگ مىدهد.
با اين كارها به مردم ثابت مىشود كه سرو كار آنان با شخصيتى است كه آسمان و زمين به امر خداوند در اختيار و تحت فرمان اوست. اين كرامات نويدى براى مردمى است كه سالها و بلكه قرنها خود را زير فشار و قهر آسمان و زمين مىديدند. مردمى كه از بالاى سر، مورد تهاجم هواپيماها و موشكها قرار گرفته، ميليونها قربانى دادهاند و قدرتى را نمىيافتند كه مانع آن همه تجاوزات گردد؛ ولى اينك خود را در برابر شخصيتى مىبينند كه آسمان و زمين و آن چه در آنهاست در اختيار اويند.
مردمى كه تا ديروز، چنان در قحطى به سر مىبردند كه حتى براى تهيه نيازهاى اوّليه زندگى، رنجها و مشكلاتى را متحمّل مىشدند و در اثر خشكسالى و كمبود زراعت، در محاصره اقتصادى شديدى قرار گرفته بودند، امروز در برابر شخصيتى قرار گرفتهاند كه با اشارهاى زمين را سبز و خرّم مىكند و آب و باران را جارى مىسازد.
مردمى كه دچار بيمارىهاى بىدرمان شدهاند، با كسى رو به رو مىشوند كه حتى بيمارىهاى غير قابل درمان را نيز علاج مىكند و مردگان را زندگى مىبخشد. اينها معجزات و كراماتى هستند كه حكايت از توانايى، صداقت و حق بودن گفتههاى اين رهبر آسمانى دارد. كوتاه سخن آن كه جهانيان باور مىكنند كه اين نويد دهنده با هيچ يك از مدّعيان پيشين شباهتى ندارد و او همان رهايى بخش واقعى و ذخيره الهى و مهدى موعود است.
كرامات مهدى(عج) گاهى براى رزمندگانش روى مىدهد كه بر ايمانشان مىافزايد و اعتقادشان را استوارتر مىگرداند و گاه براى دشمنان و يا ترديد كنندگان است كه سبب ايمان و اعتقاد آنان به حضرت مىشود.
اينك به بخشى از آن معجزات و كرامات اشاره مىكنيم:
1. سخن گفتن پرنده
اميرمؤمنان(ع) مىفرمايد: «حضرت مهدى(عج) در مسير حركت خود به يكى از سادات حسنى كه دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد مىكند؛ حسنى در مقام احتجاج برمىآيد و خود را سزاوارتر به رهبرى مىداند. حضرت در پاسخ او مىگويد: «من مهدى هستم». حسنى مىپرسد: آيا دليل و نشانهاى دارى تا با تو بيعت كنم؟ حضرت به پرندهاى كه در آسمان در حال پرواز است، اشاره مىكند و آن پرنده فرود مىآيد و در دستان حضرت قرار مىگيرد. آنگاه به قدرت خداوند لب به سخن مىگشايد و بر امامت حضرت مهدى(عج) گواهى مىدهد.
براى اطمينان بيشتر سيّد حسنى، امام(ع) چوب خشكى را به زمين فرو مىبرد؛ آن چوب سبز مىشود و شاخ و برگ مىدهد. بار ديگر، پاره سنگى را از زمين بر مىدارد و با يك فشار آن را خرد كرده، همانند خمير نرم مىكند.
سيّد حسنى با ديدن آن كرامات به حضرت ايمان مىآورد. خود و همه نيروهايش تسليم امام(ع) مىشوند و حضرت او را به عنوان فرمانده نيروى خط مقدّم مىگمارد».(28)
2. جوشش آب و آذوقه از زمين
امام صادق(ع) مىفرمايد: «هنگامى كه امام(ع) در شهر مكه ظهور مىكند و قصد حركت به كوفه را دارد، به نيروهايش اعلام مىكند كه كسى آب و غذا و توشه راه با خود برندارد. حضرت(ع) سنگ موسى(ع) را كه به وسيله آن دوازده چشمه آب زلال از زمين جوشاند، همراه دارد. در مسير راه هر جا توقف مىكنند، آن سنگ را نصب مىكند و از زمين چشمههاى آب مىجوشد. هر كس گرسنه باشد با نوشيدن آن سير مىگردد و هر كس تشنه باشد، سيراب مىشود.
تهيه آذوقه و آب بين راه سپاهيان به همين ترتيب است تا هنگامى كه به شهر نجف برسند؛ در آنجا با نصب آن سنگ، براى هميشه از زمين آب و شير مىجوشد كه گرسنه و تشنهاى را سير مىكند».(29)
امام باقر(ع) مىفرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم(ع) ظهور مىكند، پرچم پيامبر(ص) و انگشتر سليمان و سنگ و عصاى موسى همراه او خواهد بود. پس به امر حضرت در بين سپاهيان اعلام مىشود كه كسى زاد و توشه براى خود و علوفه براى چهارپايان بر ندارد. برخى از همراهان مىگويند: او مىخواهد ما را به هلاكت بيندازد و مركبهاى مان را از گرسنگى و تشنگى نابود كند. اصحاب با حضرت حركت مىكنند. به اوّلين جايى كه مىرسند، حضرت سنگ را بر زمين مىكوبد و آب و غذا براى نيروها و علوفه براى حيوانات بيرون مىآيد و از آن استفاده مىكنند تا به شهر نجف مىرسند».(30)
3. طىّ الارض و نداشتن سايه
امام رضا(ع) مىفرمايد: «هنگامى كه حضرت مهدى(عج) ظهور مىكند، زمين از نور خداوند روشن مىشود و زمين زيرپاى مهدى به سرعت حركت مىكند (و او با سرعت، مسيرها را مىپيمايد) و اوست كه سايه نخواهد داشت».(31)
4. وسيله انتقال
امام باقر(ع) بهشخصى بهنام سوره فرمود: «ذوالقرنين مخيّر گرديد كه يكى از دوابرسخت و رام را برگزيند. او ابر رام برگزيد و ابر سخت براى حضرت صاحب(ع) ذخيره شد».
سوره پرسيد: ابر سخت چيست؟ حضرت فرمود: «ابرهايى كه در آن رعد و برق و آذرخش و صاعقه باشد. هرگاه ابرى چنين بود، صاحب شما بر آن سوار است. بىشك او سوار بر ابر مىشود و با آن به سوى آسمان بالا مىرود و آسمانها و زمينهاى هفت گانه را مىپيمايد؛ همان زمينهايى كه پنج عدد آن مسكونى و دو تاى ديگر ويران است».(32)
امام صادق(ع) مىفرمايد: «خداوند، ذوالقرنين را در انتخاب بين دو ابر سخت و رام مخيّر كرد. او ابر رام را برگزيد و آن ابرى است كه در آن رعد و برق وجود نداشت و اگر ابر سخت را برمى گزيد، اجازه استفاده از آن را نداشت؛ زيرا خداوند، ابر سخت را براى حضرت قائم(عج) ذخيره كرده است».(33)
5. كُندى حركت زمان
امام باقر(ع) مىفرمايد: «چون امام زمان(ع) ظهور كند، به سوى كوفه حركت مىنمايد. در آنجا هفت سال حكومت مىكند كه هر سال آن برابر ده سال از ساليان شماست. پس از آن، خداوند هر چه اراده كند، انجام مىدهد». گفته شد چگونه سالها طولانى مىشود؟ امام فرمود: «خداوند به منظومه (و فرشته اداره كننده آن) دستور مىدهد كه از سرعت خود بكاهد. از اين رو، روزها و سالها طولانى مىشود».
گفته شد: مىگويند اگر كمترين تغييرى در حركت آنها پديد آيد، آنها به هم مىريزند و فاسد مىشوند. امام فرمود: «اين سخن افراد مادّى گرا و كافر به خداست؛ ولى مسلمانان (كه عقيده به خداوند گرداننده آنها دارند) چنين سخنى را نمىتوانند بگويند».(34)
6. قدرت تكبير
كعب درباره گشودن شهر قسطنطنيه به دست مهدى(عج) مىگويد: حضرت، پرچم را به زمين فرو مىبرد و به سوى آب مىرود تا براى نماز صبح وضو بگيرد؛ آب از حضرت دور مىشود. امام(ع) پرچم را بر مىدارد و به دنبال آب حركت مىكند تا آن كه از آن ناحيه مىگذرد. آنگاه پرچم را در زمين فرو مىبرد و سپاهيان را فرا مىخواند و مىفرمايد: «اىمردم! خداوند دريا را براى شما شكافت؛ همچنانكه آن را براى بنى اسرائيل شكافت». پس سپاهيان از دريا مىگذرند و رو به روى شهر قسطنطنيه قرار مىگيرند. سپاهيان نداى تكبير سر مىدهند و ديوارهاى شهر به لرزه درمىآيد.
بار ديگر تكبير مىگويند و دوباره ديوارها مىلرزد. بار سوم كه صدا به تكبير بلند مىكنند، ديوارهايى كه ميان دوازده بُرج مراقبت هستند، فرو مىريزند.(35)
رسول خدا(ص) مىفرمايد: «… حضرت مهدى(عج) جلوى قسطنطنيه فرود مىآيد. در آن روزگار، آن دژ، هفت ديوار دارد. حضرت هفت تكبير مىگويد و ديوارها فرو مىريزد و با كشتن تعداد بسيارى از روميان، آنجا به تصرف حضرت مهدى(عج) در مىآيد و گروهى نيز به اسلام رو مىآورند».(36)
اميرمؤمنان(ع) در اين زمينه مىفرمايد: «… سپس حضرت مهدى و يارانش به حركت خود ادامه مىدهند و بر هيچ دژى از دژهاى روميان نمىگذرند، مگر آن كه با گفتن «لا إله إلّا اللَّه» ديوارهاى آن فرو مىريزد تا آن كه در نزديكى شهر قسطنطنيه فرود مىآيند. در آن جا چند تكبير مىگويند و ناگهان خليجى كه در مجاورت آن شهر است، خشك مىشود و آبهايش در زمين فرو مىرود و ديوارهاى شهر نيز فرو مىريزد. از آنجا به سوى شهر روميه حركت مىكنند و چون به آنجا مىرسند، مسلمانان سه تكبير مىگويند و شهر چون رمل و شن نرم - كه در برابر تند بادها قرار گرفته باشد - از هم مىپاشد».(37)
نيز آن حضرت مىفرمايد: «… مهدى(عج) به پيش روى خود ادامه مىدهد تا اين كه به يكى از شهرهاى مشرف به دريا مىرسد. لشكريان حضرت تكبير سر مىدهند و در پى آن ديوارهاى شهر از هم گسيخته شده، فرو مىريزند».(38)
7. عبور از آب
امام صادق(ع) مىفرمايد: «پدرم فرمود: هنگامى كه حضرت قائم قيام كند … سپاهيانى را به شهر قسطنطنيه مىفرستد. آنگاه كه به خليج برسند، جملهاى بر روى پاهاى خود مىنويسند و از روى آب مىگذرند. روميان چون اين معجزه و عظمت را مىبينند، بهيكديگر مىگويند: وقتى سپاهيان امام زمان اينچنين باشند، خود حضرت چگونه خواهد بود! از اين رو، درها را بر روى آنان مىگشايند و سپاهيان حضرت وارد شهر شده، در آنجا فرمانروايى مىكنند».(39)
8. شفاى بيماران
اميرمؤمنان(ع) مىفرمايد: «… حضرت مهدى(عج) پرچمها را به اهتزاز درمى آورد و معجزات خود را آشكار مىكند و به اذن خداوند چيزهايى را از نيستى بهوجود مىآورد. بيماران دچار پيسى و خوره را شفا مىدهد و مردگان را زنده، و زندگانرا مىميراند».(40)
9. عصاى موسى در دست
امام باقر(ع) مىفرمايد: «عصاى موسى متعلّق به آدم بوده است كه به شعيب (پيامبر) رسيده و پس از او به موسى بن عمران داده شده است. آن عصا نزد ماست و به تازگى كه من آن را ديدم، هنوز سبز بود؛ مانند روزى كه از درخت جدايش كردند. چون از آن عصا سؤال شود، سخن مىگويد و آن براى قائم ما آماده است و آن چه موسى با آن كرد، حضرت قائم نيز با آن انجام مىدهد و هر چه بدان عصا دستور داده شود، انجام مىدهد و هرجا افكنده شود، جادوها را مىبلعد».(41)
10. نداى ابر
امام صادق(ع) مىفرمايد: «… حضرت مهدى(عج) در آخر الزمان ظهور مىكند. بر سر آن حضرت ابرى در حركت است و هرجا برود، آن ابر نيز مىرود تا حضرت را از تابش خورشيد حفظ كند و با صدايى رسا و آشكار، ندا مىدهد، اين مهدى است».(42)
سرانجام طبق فرموده امام صادق(ع): «هيچ معجزهاى از معجزات پيامبران و اوصيا نمىماند، مگر آن كه خداوند عزّوجلّ آن را به دست قائم ما انجام مىدهد تا حجّت بر دشمنان تمام گردد».(43)